خداي متعال فرموده است:
(اَذَا نُودِيَ للصلاه مِنْ يَومِ الجُمُعه فاسْعَوا الي ذكر الله و ذرُو البيْعَ، ذَالِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ اِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ- آنگاه كه براي نماز از روز جمعه ندا در داده شد پس بشتابيد بسوي ذكر الله، و ترك كنيد معامله خريد و فروش را، اين براي شما بهتر است اگر شما مي دانيد).   (سوره جمعه-9)
و رسول خدا (ص) فرموده است:
((مَنْ تَوضَّأ فَاَحْسَنَ ثُمَّ اتي الجُمُعَه فاسْتَمَعَ وَاَنْصَتَ غُفِرَلَهُ ما بينهُ و بَيْنَ الجُمُعَه و زيادَه ثلاثه ايامٍ، و مَنْ مَسَّ الْحَصىَ فقد لَغَا- هر كس وضوء گيرد پس وضوء را نيكو گرداند، سپس به نماز جمعه بيايد، آنگاه گوش فرادهد و ساكت باشد، آمرزيده شده است براي او مابين اين جمعه و جمعه اي ديگر به اضافه سه روز، و هر كس كه سنگ ريزه ها را مساس كند پس محققاً كه كار بيهوده اي كرده است))   (به روايت مسلم)
و نيز فرموده آن حضرت (ص) است:
(مَنْ تَرَكَ ثلاثَ جُمَعٍ تَهَاوُناً طَبَعَ اللهُ علي قَلْبِهْ- هر كس سه جمعه را از روي سبك انگاري ترك كند خداوند بر قلب وي مهر مي نهد). (به روايت ابو داؤد)
نماز جمعه دو ركعت جهري است، و اين نماز فرض عين مستقلي مي باشد و بدل از نماز ظهر نيست، و ليكن هر آن كس كه نماز جمعه از وي فوت گرديد، بروي چهار ركعت نماز ظهر فرض گرديده است.

شرطهاي فرضيت نماز جمعه
نماز جمعه بر هركسي كه در وي شرطهاي آتي فراهم باشد فرض است:
1- اينكه مرد باشد، پس نماز جمعه بر زن فرض نيست.
2- اينكه آزاد باشد، پس نماز جمعه بر برده فرض نيست.
3- اينكه در شهري مقيم باشد ، يا در جايي كه در حكم شهر است، پس نماز جمعه بر مسافر فرض نيست، وهمچنين بر مقيمي كه در قريه است فرض نيست.
4- اينكه شخص صحيح و سالم باشد، پس نماز جمعه بر مريض فرض نيست.
5- اينكه امنيت وي تأمين باشد، پس نماز جمعه بر كسي كه از بيم ظلم ظالم پنهان شده است فرض نيست.
6- اينكه بينا باشد، پس نماز جمعه بر نا بينا فرض نيست.
7- اينكه بر پياده رفتن قادر باشد، پس نماز جمعه بر كسي كه قادر به پياده روي نيست فرض نمي باشد.
آناني كه برايشان نماز جمعه فرض نيست اگر چنانچه آنرا خواندند نماز ايشان صحيح است و نماز ظهر از ايشان ساقط گرديده است، و خواندن نماز جمعه براي ايشان متسحب است.
و زن نماز ظهر را در خانه اش بگزارد، زيرا كه او از حضور در جماعت منع شده است.

شرطهاي صحت نماز جمعه
نماز جمعه صحيح نيست مگر آنگاه كه شرطهاي آتي فراهم بوده باشد:
1- شهر و فناء ( ) آن، پس نماز جمعه در قريه ها صحيح نمي شود.
و برپا داشتن نماز جمعه در مواضع بسياري از يك شهر و فناء آن صحت دارد.
2- اينكه امام (خليفه، رئيس جمهور، پادشاه) يا نايب آن در جمعه حاضر باشد .
3- اينكه نماز جمعه در وقت ظهر اقامه گردد، پس برگزاري نماز جمعه قبل از وقت ظهر و بعد از آن صحيح نمي شود.
4- خطبه؛ در صورتي كه در وقت ظهر قبل از نماز ايراد گردد.
و حضور حد اقل يك نفر از آناني كه جمعه به ايشان منعقد مي شود براي شنيدن خطبه الزامي و لا بدي است.
5- إذن عام. و مراد به إذن عام اين است كه مكاني كه در آن جمعه برپا مي شود براي هر كسي كه اراده در آمدن در آنر ا داشت مباح و بلامانع باشد، پس جمعه در سرايي كه دروازه آن بر روي مردم بسته شده است صحيح نيست.
6- اينكه جمعه يا جماعت برپا ساخته شود، پس نماز جمعه صحيح نيست، اگر آنرا تنها تنها گزار دند.
و جماعت در نماز جمعه با سه مرد بجز امام منعقد مي شود.
اگر مسافر، يا مريض در نماز جمعه امامت داد، نماز صحيح است.

سنتهاي خطبه
امور آتي در خطبه سنت است:
1- اينكه خطيب از حدث  و نجاست پاك باشد.
2- اينكه خطيب پوشاننده عورت خويش باشد.
3- اينكه خطيب قبل از شروع كردن در خطبه بر منبر بنشيند.
4- اينكه در پيش روي خطيب اذان داده شود.
5- اينكه خطيب ايستاده خطبه بخواند.
6- اينكه خطيب خطبه را با حمد و ستايش خداي متعال آغاز نمايد.
7- اينكه خطيب بر خداي متعال به آنچه كه او شايسته آن است ثناء بگويد.
8- اينكه خطيب شهادتين را در خطبه بياورد.
9- اينكه بر رسول اكرم (ص) در خطبه درود بخواند.
10- اينكه مردم را در خطبه موعظه كند، و ايشان را پند و اندرز دهد، و حد اقل آيه اي از قرآن كريم را بخواند.
11- اينكه دو خطبه ايراد نمايد، و ميان دو خطبه با نشستن سبكي فاصله قرار دهد.
12- اينكه خطبه دوم را با حمد خداي متعال و ثناء بر وي و درود بر رسول اكرم (ص) از سر بگيرد.
13- اينكه در خطبه دوم در حق مؤمنين و مؤمنات دعاء نموده و براي ايشان آمرزش بخواهد.
14- اينكه ايراد خطبه با صداي بلند و آشكار بوده باشد تا اينكه قوم بر شنيدن سخنان خطيب قادر گردند.
15- اينكه خطيب خطبه را سبك گرداند، بدان حد كه به اندازه سوره اي از سوره هاي طوال مفصل   بوده باشد.

فروعاتي كه به نماز جمعه تعلق مي گيرند
شتاب كردن به سوي نماز جمعه و ترك داد و ستد با اذان اول واجب است. چون امام براي خطبه بيرون آمد پس نه نمازي جواز دارد و نه سخن گفتني، بناء شخص تا آنگاه كه از نماز فارغ مي شود نه سلامي را پاسخ دهد و نه عطسه زننده اي را.
براي خطيب مكروه است كه خطبه را طولاني گرداند.
براي خطيب مكروه است كه چيزي از سنتهاي خطبه را ترك نمايد.
خوردن، آشاميدن، بيهوده كاري و بازي كردن و نگريستن به اين سو و آنسو براي كسي كه خطبه را حاضر گرديده است مكروه مي باشد.
خطيب چون بر منبر برخواست بر قوم سلام ندهد.
كسي كه جمعه را در تشهد يا در سجده سهو دريافت، پس به تحقيق كه جمعه را دريافته است و دو ركعت را تمام گرداند.
براي معذور و زنداني مكروه است كه نماز ظهر را در روز جمعه در شهر به جماعت بخواند.